معنی حکایت شده، داستانی، موجدار, معنی حکایت شده، داستانی، موجدار, معنی plاdت abi، bاsتاjd، km[bاc, معنی اصطلاح حکایت شده، داستانی، موجدار, معادل حکایت شده، داستانی، موجدار, حکایت شده، داستانی، موجدار چی میشه؟, حکایت شده، داستانی، موجدار یعنی چی؟, حکایت شده، داستانی، موجدار synonym, حکایت شده، داستانی، موجدار definition,